پیمان جبلی، رئیس رسانه ملی: هرکسی جای وحید جلیلی بود، در صداوسیما مسئولیت نمیپذیرفت، چون بالاخره میخواهد در جایگاه منتقد باقی بماند و وقتی مسئولیت بگیرد در معرض نقد قرار میگیرد. ما آبرو، حیثیت، تجربه، توانمندی خود را وسط گذاشتیم تا بتوانیم این مسیر را تغییر دهیم.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی حرفینو چند روز قبل پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق گقت: خود را جای رئیس صداوسیما بگذارید، به شما میگویند یک شرکت زیانده دولتی هستید، چون پول تولید نمیکنید و درآمدی ندارید، بنابراین در بودجه به شما شرکت دولتی زیانده گفته میشود، چون شما شرکت دولتی زیانده هستید، بودجهای که به شما میدهم هم به اسم بودجه کمک زیان است. میگویم که خب این کمک زیان اما مابقی را چه کار کنیم؟ میگویند باید درآمدزایی کنید. هر کاری میخواهید انجام دهید تا پول دربیاورید، آنتن و فرهنگ و کل سازمان را بفروشید و درآمد کسب کنید. متاسفانه باید بگویم تا اطلاع ثانوی همچنان منبع جبران هزینههای رسانه ملی پخش آگهی بازرگانی است. بنگاههای اقتصادی که تبلیغ آنها در صداوسیما پخش میشود جزئی از اقتصاد کشور ما را شکل میدهد، حتما باید از آنها حمایت شود اما نه زورکی و تحت اجبار و نه بهخاطر اینکه چون نگران خرج و مخارج و حقوق و نان شب ۳۰ هزار همکار عزیز هستیم بخواهیم هر تبلیغی پخش شود.
میگویند صداوسیما موظف است تولیدات نمایش خانگی را کنترل کند. آماده میشویم و اولین کار این است که صداوسیما مجوز تولید بدهد اما تا چشم باز میکنیم ۲۵۰ مجوز تولید برنامه و سریال از وزارت ارشاد دولت قبل باقیمانده است. تا آخرین روز دولت قبل همچنان مجوزهای سریالی صادر میشد. ما الان با ۲۵۰ مجوز مواجه هستیم که خیلیها تولید شده و هزینههای تولید بسیار سنگین ۴۰-۳۰ میلیارد و حتی ۷۰ میلیارد و برخی بیشتر بود. الان به شما میگویند تنظیمگری کنید اما من چه کار میتوانم انجام دهم؟
تنها راهی که باقی مانده این است تا زمانی که به مرحلهای برسیم که از ابتدا مجوزها را خود ما بدهیم، فعلا اینهایی که تولیدشده را بررسی کنیم و تیزیها را بگیریم و ممیزی کنیم و بعد پخش شود. اگر پخش نشود آن کسی که تولید کرده، میگوید من با چیزی به نام نظام جمهوری اسلامی روبهرو هستم و کاری ندارم کدام دولت است، دولت به من مجوز داده است و تولید کردم و ۷۰ میلیارد هزینه کردم. شما حق ندارید بگویید چون دولت عوض شده مجوز دولت قبلی بیخود بوده و پول خود را دور بریزید. کلی هزینهشده و بدهکاری دارند. میگویند هر جایی اشکال دارد ممیزی کنید. اشکال را برطرف کنید.
حرف نامربوطی نیست و ما هم باید بگوییم این سکانس و این دیالوگ و… را بردارید و درنهایت اینجا را عوض کنید و کار را اینطور تمام کنید و… . ته این کار چه چیزی میماند؟ پلتفرم ناراضی است، تهیهکننده ناراضی است، ما ناراضی هستیم. از همه مهمتر مردم و مخاطب ناراضی هستند. مخاطب حق دارد. سر و ته سریال را زدید و دیالوگ را برداشتید و کل این داستان مسموم شد. چطور میخواهید این را درست کنید؟ دو سکانس رقص و مشروبخوری و… را بردارید منتها این مفهوم در روح این سریال رسوخ کرده است و شما بهعنوان جمهوری اسلامی مجوز دادید.
صداوسیما در روند نزولی ۱۰ ساله قرار گرفته و فرآیند نزولی مخاطبان صداوسیما از سال ۹۲-۹۱ شروع شده بود. من نیامدم اینجا بگویم قبلیهای من، مفسد و فاسد بودند و ما سوپرمن هستیم و میخواهیم کار بزرگی کنیم. باید انصاف را رعایت کرد. در کل دنیا از زمانی که پخش اینترنتی و شبکههای اجتماعی و رقبای برودکست به وجود آمدند، روند مخاطبان تلویزیون در جهان نزولی شد. چه در انگلیس و آمریکا و چه در منطقه ما فرقی نمیکن،. پس بخشی از روند نزولی مخاطب به این موضوع برمیگردد اما بخشی هم به همان نکتهای برمیگردد که سال گذشته عنوان کردم. ما بهعنوان صداوسیما و خالقان محتوا اعم از تهیهکنندگان، کارگردانان، نویسندگان، فیلمنامهنویسها باید مشترکا بگوییم که درقبال چنین وضعیتی مسئولیم و باید به این فکر کنیم که برای تغییر این مسیر چه باید کرد؟
فرض کنید که یک اتوبوس سنگین درحال سقوط در یک سرازیری را برعهده شما گذاشتهاند و شما جای راننده نشستهاید. اتوبوس با سرعت به ته دره میرود. در آن حالت کاری که باید انجام دهید این است که دقت کنید از روبهرو اتوبوس به سنگ نخورد، در انتهای سرازیری و وقتی اتوبوس به دشت رسید بهترین مسیر برای اینکه فرمان را بچرخانید و چپ نکنید، پیدا میکنید و بعد از اینکه جای امنی پیدا کردید باید بررسی کنید که چطور میشود اتوبوس را به بالا هدایت کرد
درمورد آن برادر عزیزی (وحید جلیلی) که میگویند از جدیترین منتقدان صداوسیما بود باید بگویم که شاید هرکسی جای آن فرد بود، در صداوسیما مسئولیت نمیپذیرفت، چون بالاخره میخواهد در جایگاه منتقد باقی بماند و وقتی مسئولیت بگیرد در معرض نقد قرار میگیرد. همه ما آبرو، حیثیت، تجربه، توانمندی خود را وسط گذاشتیم تا بتوانیم این مسیر را تغییر دهیم. اگرچه ممکن است در یک دوره زمانی دچار یک رکود و رخوت شویم اما حرفمان این است که نباید به این رخوت عادت کنیم و ناامید شویم.
سه روز خواهش و تمنا کردیم و درخواست کردیم فیلم این صحنه را به ما بدهید تا به مردم بگوییم ضرب و شتمی در کار نبوده است. این فیلم سه روز طول کشید تا به دست ما رسید. در این سه روز مجبور بودیم قسم حضرت عباس(ع) بخوریم که اتفاقی نیفتاده است. شاهد مثال دیگری نداشتیم. درواقع این مطلب را نمیتوانستیم اثبات کنیم، به شکلی که باورپذیر باشد. حرفم این است که همیشه بحران هک سامانههای سوخت نیست، بحران همیشه بحران آب اصفهان نیست. جنس بحرانها با هم فرق میکند و روش مقابله با بحرانها متفاوت است. هر چقدر از درون سازمان و رسانه به انسجام رسیده باشیم و مدیریت یکپارچه و قرارگاهی محکمتر باشد، حتما قدرت و سرعت مقابله با بحرانها بیشتر میشود.
این روی پیشانی ما چسبیده که شما شرکت زیانده هستید و ما باید دست روی زانوی خود بگذاریم و خود را کوچک کنیم و هزینهها را کاهش دهیم و صرفهجویی کنیم. این کار را شروع کردیم. بالاخره من رئیس سازمان صداوسیما با ۳۰ هزار کارمند و ۱۸ هزار نفر بازنشسته هستم، باید مراقب باشم حرفی که میزنم بهگونهای نباشد همکاران من در سازمان نگران شوند ولی این اطمینان را به همکاران و افراد در بیرون سازمان میدهم که با کمترین هزینه این چابکسازی اتفاق میافتد.
یک تصویر دروغین برای بخش عظیمی از جامعه نخبگانی جامعه که هنرپیشه، بازیگر، سلبریتی بودند، شکل گرفته بود که میگفتند کار نظام فردا تمام است. یکی از کارگردانهای سرشناس به من میگفت سر صحنه رفتم و بازیگران به من میگفتند اجازه دهید دو سکانس ضبط کنیم که در یکی زنان باحجاب باشند و در دیگری بیحجاب. فکر میکردند که اگر نظام سقوط کرد، بقیه را با مدل بیحجاب ادامه دهند تا زحمتشان از بین نرود. این میزان عمق و تاثیر جنگ ترکیبی دشمن روی قشری از جامعه شدید بود که انتظار داشتند همین فردا کار نظام تمام شود.
سلبریتی به شکل عام و مطلق شاید صحیح نباشد، ما در صداوسیما یکی از محبوبترین و دوستداشتنیترین سلبریتیها را داریم که در طول ۴۴ سال، روزبهروز محبوبیت و احترامش بین مردم بیشتر شده و الان هم آرزو میکنیم خدا شفای عاجل به ایشان بدهد؛ آن هم آقای قرائتی است. ایشان هم یک سلبریتی است. صداوسیما هم ایشان را سلبریتی کرده است. پس سلبریتی واژه مطلقا منفی نیست.
در مقابل چهرههایی هم هستند که به نظر میرسد شاید به دلیل فشارهای سنگین مجبور بودند علیرغم میل باطنی خود حرفی بزنند؛ ما در سازمان را به روی آنها نبستیم. با جرات این را بیان میکنم. خیلیها به ما مراجعه میکنند که تهدید به قتل زن و بچه شدهاند. یا روی واتساپ و پیامرسانها، پیامهایی برایشان میآمد و مجبور بودند یک جا، چیزی بگویند. آنها در جلسات به ما میگفتند که دل ما با شماست و حاضر هستیم کار کنیم و کار هم میکنیم. در سازمان صداوسیما روی کسی که احترام به مردم میگذارد باز است. اما کسی که همچنان در عالم هپروت و اوهام سیر میکند را سراغ نمیگیریم و بگذارید در همان دنیای اوهام خود بماند.
در ماههای بعد از فتنه، چهرههای جدید کشف شدند که الان تبدیل به سلبریتی شدهاند منتهی سلبریتیهای ارزشی هستند. چهبسا بین شما افرادی باشند که قابلیت داشته باشند دو روز دیگر به صداوسیما بیایند و سلبریتی شوند. بنابراین باید کشف کنیم، تربیت کنیم و البته جذب هم داشته باشیم برای چهرههایی که رابطه خود را قطع نکرده و میخواهند در خدمت مردم باشند.
سازمان برنامههای موفقی در این مدت اخیر ساخته که باعث خشم و غضب دشمن شده. باعث شده بنده ۴ بار در طول سه ماه تحریم شوم و این نشان میدهد برنامههای ما موفق بوده است.
تلوبیون به نظر میرسد در این دوره رشد قابل توجهی داشته است و مخاطبان آن چند برابر شده است؛ و الان بهعنوان پرمخاطبترین تلویزیون مجازی در ایران است که در این دوره حمایت ویژهای داشت. IRIB سوم همانی است که هیچوقت نباید اسم و رسمی از آن در فضای مجازی ببینید. یعنی IRIB بدون پرچم و عنوان و اسم است. آن مخصوص جایی است که وقتی کسی با ما قهر کرده حرف میزنیم. کسی که پای تلویزیون نمینشیند. کسی که محتوای ما را نمیبیند. اصلا از قیافه ما بدش میآید، باید با او در فضای مجازی و فضاهای دیگر با زبان خود او صحبت کنیم. این IRIB سوم است.