«یون فوسه» نویسنده نروژی که مدتها به عنوان برنده بعدی جایزه نوبل معرفی میشد، سرانجام امسال این جایزه را دریافت کرد. برای کسانی که تازه میخواهند وارد دنیای این نمایشنامهنویس و رماننویس تحسینشده شوند، پیشنهادهایی برای خواندن وجود دارد.
از مهمترین دستانهای این مجموعه میتوان به «نشان بوسه قرمز از یک نامه» و «سپس سگ من به من بازخواهد گشت» اشاره کرد. ایمان همراه با یک حس قدرتمند دوگانگی و تقدیرگرایی که سفر زندگی را از جوانی تا پیری دنبال میکنند در آثار او به چشم میخورند.
اگر میخواهید فقط یک کتاب از این نویسنده انتخاب کنید میتوانید کتاب «آلیس در آتش» را بخوانید. این نمونه خوبی از آثار این نویسنده است؛ تاریک، با استفاده فراوان از یک تصویر مرکزی مکرر، تصویر سیاهی و ساختاری حول محور تاریخ آبا و اجدادی.
اگر کمی عجله دارید میتوانید «قایقخانه» که در سال ۱۹۸۹ منتشر شد را بخوانید که نزدیکترین چیزی است که فوسه به یک رمان جنایی نوشته است. به موازات این، راوی رمانی را نیز مینویسد که مشاهده دقیق هر نمونه از وجود بیقرار اوست: نمونهای کامل از اصل «بنویس، فکر نکن» که فوسه در اواخر دهه ۸۰ به شاگردانش توصیه میکرد.
اگر میخواهید نمایشنامهای را از نویسندهای بخوانید که اتفاقا بخشی از جایزه نوبل امسالش را مدیون این نمایشنامههاست حتما نمایشنامه «رویای پاییز» اثر سال ۱۹۹۹ را بخوانید که در سال ۲۰۰۶ برای نخستین بار به زبان انگلیسی در دوبلین به روی صحنه رفت و نظر منتقدین بسیار زیادی را به خود جلب کرد.
در رمانهای «مالیخولیا I» و «مالیخولیا II» نیز فوسه ما را به اعماق ذهن شکنجهشده هنرمند قرن نوزدهم «لارس هرترویگ» میبرد، که در سال ۱۹۰۲ و در اوایل دهه دهم زندگیاش، فقیرانه درگذشت. زندگی این هنرمند تحت تأثیر توهمات و هذیانهایی قرار گرفت که در نقاشیهایش بسیار رویایی و فوقالعاده جلوه دارد. این دو رمان فوسه به شدت ارزش خواندن دارد.
و اما به عقیده خیلیها هفت کتاب «سپتولوژی» (که به طور مفید در سه جلد نیز فشرده شده است) در مورد اسل، هنرمند سالخورده شاهکار فوسه است. این اثر خارقالعادهای است از بحران وجودی، از دست دادن حافظه و همزادهای واقعی یا خیالی، زندگی زیستهشده و زندگیای که ممکن است در شخص دیگری در سایه زندگی شده باشد. این یک کتاب ترسناک و قدرتمند است که بدون وقفه ارائه میشود، به طوری که خواننده اساساً زندگی اسل را با او میگذراند.